معرفی رمان برای زمان قرنطینه: مدیر مدرسه از جلال آل احمد - وبلاگ چراغ روشن

به گزارش وبلاگ چراغ روشن، جلال آل احمد به عنوان یک نویسنده برای بسیاری شناخته شده است؛ این نویسنده تألیفات متنوعی دارد اما بدون شک در بین داستان هایی که نوشته مدیر مدرسه یک شاهکار است.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری وبلاگ چراغ روشن، شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان و از جمله ایران، باعث ایجاد محدودیت و تغییراتی در زندگی مردم شده است که سپری کردن آن نیازمند کسب اطلاعات تازه ای است.

سبک زندگی تغییر یافته مردم و افزایش ساعت در خانه ماندن آنها باعث شده تا سراغ موضوعات مختلفی برای سپری کردن ساعات خود بفرایند. بعضی ساعات بیشتری را صرف اینترنت و فضای مجازی می نمایند، بعضی سراغ فیلم و عده ای هم دنبال کتاب می فرایند.

در این میان رمان به عنوان یکی از گونه های پرطرفدار در بین مردم، همواره مورد توجه بوده است. اگر شما هم جز آن دسته از مردم هستید که برای دوران قرنطینه دنبال کتاب مناسب می شد در این مطلب با ما همراه باشید تا جزئیاتی از رمان مدیر مدرسه یکی از بهترین رمان های تاریخ ادبیات فارسی اثر جلال آل احمد را بخوانید.

آل احمد از تولد تا تأثیراتش بر ادبیات ایران

جلال آل احمد یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان سده اخیر ایران است که در سال 1302 در گیلان به جهان آمد. او در نوجوانی به دارالفنون و پس از آن برای تحصیل علوم دینی به نجف رفت. پس از بازگشت به ایران دچار تحول و تغییرات اساسی فکری شد و فعالیت های اجتماعی و سیاسی آن موقع ایران را دنبال کرد؛ و برخلاف عقاید خانواده اش که از روحانیون آن دوره بودند به حزب توده پیوست. با نویسنده رمان سووشون یعنی سیمین دانشور ازدواج کرد.

این نویسنده برجسته تحصیلاتش را در دانشسرای عالی تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی تا مقطع دکترا ادامه داد و زندگی اش را وقف نوشتن، ترجمه و مطبوعات کرد. از دهه بیست مجموعه داستان هایش که غالباً طنز و روایت اوضاع اجتماعی بودند را منتشر کرد و به عنوان نویسنده ای توانا شناخته شد. آثار این نویسنده که تنوع زیادی هم دارد و شامل داستان ها، مقالات و سفرنامه ها است؛ از ارزش ادبی بالایی برخوردار هستند. این آثار بازتابی از فضای اجتماعی و سیاسی دهه بیست و سی جامعه ایران هستند. آل احمد عمر کوتاهی داشت و در چهل وپنج سالگی در تاریخ 18 شهریور 1348 در گیلان درگذشت.

مدیر مدرسه شاهکار داستانی آل احمد

مدرسه بیش از آن که فضایی برای آموزش اعداد و ارقام و علوم گوناگون باشد محیطی برای رشد، پرورش و بالندگی بچه ها است. شاید بتوان مدرسه را مهم ترین نهاد آموزشی هر جامعه و کشور دانست که وظیفه تربیت و هدایت بچه ها بر دوش آن ها است. معلمان و مدیران در مدرسه وظیفه سنگینی برعهده دارند، هرگونه کوتاهی و کاستی آن ها می تواند آینده تعداد زیادی از بچه ها را با مشکل ایجاد کند.

آل احمد نویسنده دغدغه مند ایرانی براساس تجربیاتش در یک دوره تدریس و معلمی در مدرسه و حضور در سیستم آموزشی، داستان مدیر مدرسه را در نقد مسائل و معضلات حاکم بر نظام آموزشی به نگارش درآورد و اولین بار آنرا در سال 1337 به چاپ رساند. این اثر در طی چند دهه اخیر چندین بار توسط انتشارات متعدد و طرح جلدهای مختلف به چاپ رسیده؛ و همچنان از پرطرفدارترین داستان های ایرانی است.

روایت داستان از زبان یک مدیر مدرسه

شخصیت اصلی این داستان معلمی است که از تدریس خسته شده است، او برای سمت مدیریت مدرسه کوشش می نماید و در این راستا خواننده را با انواع معضلات اجتماعی در سیستم دولتی و آموزشی روبه رو می نماید.

راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت. مدیر که خود را هیچ کاره می داند و آمده تا گوشه ای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواری سرپرستی یک ناظم و هفت تا معلم و دویست و سی و پنج تا شاگرد روبرو می گردد. پس همه توان خود را به کار می گیرد تا کمبودها و نارسایی ها را به گونه ای سروسامان دهد. اما در این شرایط محیطی امکان اصلاح وجود ندارد و مدیر تصمیم می گیرد که استعفا دهد.

مدیر که در ابتدا به ناظم تعرض می نماید که چرا بچه ها را تنبیه می کنی، و ترکه ها را می شکند، آخر داستان خودش مجبور می گردد که به تنبیه بدنی روی آورد. کسی که دوست ندارد به این و آن رو بزند مجبور می گردد که از آدم های پولدار گدایی کند. دست آخر، مدیر به دنبال دادخواستی به دادگستری فراخوانده می گردد. با آنکه گویا دادخواست پیگیری نمی گردد، مدیر درخواست کناره گیری اش را روی همان برگه های نشاندار دادگستری می نویسد و برای دوست پخمه ای که تازگی سرپرست آموزش و پرورش شده، می فرستد. آل احمد در مدیر مدرسه نظام آموزشی پوسیده زمان خود را به زیبایی به سخره می گیرد و کاستی های آن را برملا می نماید!

انتهای پیغام/4028/